براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
تبادل
لینک هوشمند

برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
shahjahan و
آدرس
shahjahan.loxblog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
آمار
وب سایت:
بازدید امروز : 249
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 249
بازدید ماه : 1144
بازدید کل : 254583
تعداد مطالب : 165
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1
|
|
نقش مقام معظم رهبری در مبارزه با انتسابات خشونت و خرافه گرایی به مسلمانان به ویژه شیعیان چیست؟
این تعبیر خشونت و متهم نمودن اسلام به خشونت رویه تبلیغاتی منفی است که غرب علیه اسلام علی الخصوص شیعه در پیش گرفته است،که متاسفانه افرادی که شناختی از اسلام واقعی ندارند و یا اطلاع ناقص دارند دست خوش این تبلیغات قرار گرفته و بعضا همان شیوه غرب را هم ادامه می دهند.
اما واقعا خشونت چیست ؟ در کوتاه سخن به نظر می رسد خشونت فردی منظور نبوده ،بلکه مراد خشونت دستگاه حاکمه است . خشونت سیاسی،و یا خشونت از نوع مدنی ویا بالاترخشونت در دستگاه حاکمه و ساختار آن .
بهتر است ،این گونه تحریر بحث شود،خشونت ارزش است و یا ضد ارزش است؟اگر به طور مطلق بگوئید که ضد ارزش است ،در آغاز دلپذیر و مطبوع به نظر می رسد..اما سوال؛ آیا برقراری نظم و امنیت در جامعه ،ایجاد و اعمال مقررات بدون قدرت و اقتدار امکان پذیر است ؟ وقتی نظم و امنیت در جامعه اعمال می گردد که با ضمانت اجرایی و پشتوانه نیرومند همگام باشد و اصولا نفی خشونت, زمینه خشونت و پرخاشگری را بهمراه خواهد داشت .لذابهتر است بگوئیم خشونت واژه ای است که نه ارزش است و نه ضد ارزش بلکه امری نسبی بوده و تابع شرایط خواهد بود.
از منظری دقیق تر باید این گونه سوال شود،اسلام چگونه نگاهی به انسان دارد؟ و چه ارزشی برای انسان قائل است ؟
می بینیم اسلام ، برای انسان، کرامت و اعتلای معنوی برای او می خواهد ،او را فهیم ترین موجود که بار امانت عهد الهی را می پذیرد و می خواهد هدایت گر بوده و در مسیرتکامل الهی گام بردارد و تنها موجود شایسته ادارک الطاف الهی است .
نگاه اسلام به انسان کاملا مثبت است ، نکته این جاست؛ اگر این انسان در جامعه با سایر موجودات هم سنخ خود دچار مشکل و تضاد منافع و تداخل مقاصد شد ؟چه باید کرد؟
برای برون رفت از این گونه مواقع اسلام پیشاپیش قوانین و مقرراتی را وضع و التزام به آن را لازمه ثبات در جامعه می داند .آیا ایراد به قانون است و یا افراد جامعه که راه را به بیراه رفته، قانون الهی را کنار گذاشته و در پی موارد تنش زا هستند؟.
فکر نمی شود کسی خرده بر مقررات بگیرد و یا نسبت به شدت و حدت آن انتقاد داشته باشد.
برای نمونه ، وقتی سیره عملی پیامبر اسلام در جنگ ها و پیکاررا می بینیم، بخشش و بازگرداند اسیران(در حنین)، عفو عمومی و اعلام رحمت (فتح مکه)نبستن آب و یا مسموم نکردن آب (بدر و خیبر) نهی از کشتن زنان، ممانعت از مثله مثله کردن، جلوگیری از آتش زدن مزارع و بالاخره ممانعت از عبور زنان اسیر ، از کنار اجساد کشته گان شان در جنگ و.. .
شما در هیچ کجای تاریخ سراغ ندارید که پیامبر اسلام و یا اهل بیت آغازگر جنگ باشند.
لذا بدیهی و طبیعی است مقام معظم رهبری به عنوان رهبر جامعه اسلام و جهان تشیع نسبت به این انتسابات به شیعیان کاملا موضع مشخص داشته و این گونه موضع گیری علیه شیعه را کاملا نفی و با موضع گیریها ، بیانات و رهنمودها، نظارت و تذکر و ... با این اتهام مقابله نمایند.
معظم له بیان می دارند:
«خشونت یعنى چه؟ خشونت، یعنى کشتن، کتک زدن، زندانى کردن، بداخلاقى کردن، تندى کردن. خشونت، یک امر واضح و یک معناى بدیهى است. الان چند ماه است که در بعضى از مطبوعاتِ ما دائم دنبال مىشود که خشونت خوب است یا بد است؛ یا فلان کس طرفدار خشونت است، فلان کس مخالف خشونت است؛ یا اسلام خشونت را قبول دارد، یا قبول ندارد! آیا این مسأله اینقدر مهم و مشکل است؟! یا نه؛ پشت سر این قضیه، نیّتهاى دیگرى است؟!
اسلام دربارهى مسألهى خشونت نظر روشن و واضحى دارد. اسلام استفادهى از خشونت را اصل قرار نداده؛ اما در مواردى که خشونت قانونى باشد، آن را نفى هم نکرده است. ما دوگونه خشونت داریم: یک خشونت قانونى است؛ یعنى قانون خشونتى را اعمال مىکند؛ مىنویسد که اگر فلان کس این کار را کرد، او را به زندان ببرند. این خشونت است، اما این خشونت بد نیست. این خشونت در برابر تجاوز به حقوق انسانهاست. این خشونت در مقابل آدمِ بىقانون است. این خشونت در مقابل متجاوز است. اگر در مقابل متجاوز خشونت اعمال نشود، تجاوز در جامعه زیاد خواهد شد. اینجا خشونت لازم است. یک خشونت هم خشونت غیر قانونى است. مثلاً یک نفر بیجا، خودسر، خودرأى، بر طبق میل خود، برخلاف قانون و بر خلاف دستور، نسبت به کسى اعمال خشونت مىکند؛ یک سیلى به گوش کسى مىزند. آیا این خوب است یا بد است؟ معلوم است که این بد است. در این شکّى نیست.»(بیانات مقام معظم رهبرىدر خطبههاى نماز جمعه تهران ۱۳۷۹/۰۱/۲)
و یا در پیام حج سال 1381 نسبت به اعمال خشونت استکبار نسبت به جهان اسلام و بیداری مسلمین نسبت به این اعمال بیان می دارند:
کشورهای اسلامی در یک قرن اخیر ضایعات جبران ناپذیری را تحمّل کرده اند. موج استعمار و کشورگشائی غربیان، بیشترین آسیب را به ملت های مسلمان زد که ثروت ها و منابع مادیشان، آنان را آماج تهاجم های همه جانبه دول استعمارگر ساخته بود.
حاصل این دست اندازیها برای مسلمانان، اسارت سیاسی و اقتصادی و عقب افتادگی علمی و مادی بود، و برای استعمارگران، بهره مندیاز منابع مادی و انسانی مسلمین و افزودن بر ثروت و قدرت خود از راه غصب و ظلم و جنگ افروزی و خشونت.
پس از گذشت سال های متمادی ملت های مسلمان به خود آمدند و نهضت بیداری مسلمانان و پرچم های حقطلبی و آزادیخواهی در سراسر جهان اسلام، افق های نوید بخشی را در برابر آنان گشود و در نهایت، پیروزی اسلام در ایران و برپا شدن نظام جمهوری اسلامی، آغاز دوران نوینی را برای جهان اسلام اعلام کرد.
که نمونه بارز آن را معظم له در فلسطین گوشزد نموده و اعلان می دارند که:
تقریباً پنجاه سال است که صهیونیستها در اوایل کار در بخشهایى از سرزمین فلسطین و بعد در همهى این سرزمین، با یک نژادپرستى خشونتبار که دیگر وحشیانهتر از آن متصور نیست - حکومت مىکنند. جوانان فلسطینى را با بدترین شکنجهها در زندانها شکنجه کردن، حتّى آنطورى که نقل شد، در مواردى خون آنها را گرفتن - که در طول این سالها گفته شد و از این صهیونیستهاى دژخیم هیچ بعید نیست - به وجود آوردن مناظرى مثل شکستن دست یک پسربچه جلوى چشم همه، که به وسیلهى مأموران انجام گرفت و اتفاقاً تلویزیون آن را نشان داد و دنیا را به ضجه آورد، کارهاى معمولى آنهاست! در این مدت تقریباً پنجاه سال، از این قبیل حوادث مکرر اتفاق افتاده است.
آیا اینها نژادپرستند یا نه؟ آیا نژادپرستى از این خشنتر و خباثتآلودهتر ممکن است؟ اگر اینها نژادپرست نیستند، پس چه کسى نژادپرست است؟! آن وقت رئیس جمهور امریکا(1) به سازمان ملل مىرود - به اصطلاح خانهى ملتها؛ آنجایى که باید از حق ملتها دفاع بکند - مثل یک قلدر مىایستد و علیه ملت فلسطین حرف مىزند و براى این نژادپرستهاى دژخیم، شفاعت و وساطت مىکند!( سخنرانی در جمع رزمندگان، بسیجیان و گروهی از خانوادههای شهدا و جانبازان در هفتهی دفاع مقدس ۱۳۷۰/۰۷/۰۳)
آنچه که امروز در سرزمینهای فلسطینینشینِ کشور فلسطین جریان دارد، یک فاجعه انسانی کمنظیر است. در طول تاریخ فلسطین هم ما شبیه این را با این شدّت، با این خشونت و با این قساوت سراغ نداریم. جنایاتی که در فلسطین اتّفاق میافتد، حقیقتاً تکاندهنده است. دولت جعلی صهیونیست با امکانات نظامی، با تانک، با سرباز - شنیدهام حدود سی هزار نیرو و صدها تانک وارد کرده است! - وارد شهرها و خیابانها میشوند و فاجعهآفرینی میکنند. شهرهای «رامالله»، «نابلس»، «غزّه»، «خانیونس»، «بیتاللّحم»، «رفح» و دیگر مناطق فلسطینینشین، همه دچار این مصیبتند. کاری میکنند که شبیه این کار را ما در دورههای نزدیک به خودمان با این شدّت و خشونت در هیچجا سراغ نداریم! خانهها را ویران میکنند، با تانک و بولدوزر به جان خانههای محقّر فلسطینیها میافتند - چه در این شهرها و چه در اردوگاهها - خانوادهها را آواره میکنند. مرد و زنی را که دم تیغشان بیاید، میکشند و هیچ ملاحظه نمیکنند بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامىدر خطبههاى نماز جمعه تهران (۱۳۸۱/۰۱/۱۶
و یا در مورد ترور که از بارزترین مصادیق خشونت است ؛
«مروز متأسفانه سررشتهى ترورها و عملیات خشونتآمیزِ غیر انسانى در بسیارى از نقاط این منطقه، در دست سرویسهاى امنیتى مستکبرین است. اشغالگران عراق در بسیارى از عملیات تروریستى که جان مردم بىگناه را هدف قرار میدهد، متهم درجهى اولند. آن کسانى که دم از مقابلهى با تروریسم میزنند، کورترین و سیاهترین شیوههاى تروریستى را اداره و هدایت میکنند. نظام جمهورى اسلامى که از جملهى اصلىترین هدفهاى این توطئهى خیانتآمیز است، باید هشیار باشد و هشیار است. ملت ما هشیارند؛ نیروهاى مسلح ما، مسئولان جمهورى اسلامى احساس سنگینىِ این مسئولیت بزرگ را میکنند؛ آمادگى دارند و باید آمادگى داشته باشند.» (مراسم مشترک نیروهاى مسلح استان کردستان (۱۳۸۸/۰۲/۲۳)
در مورد خرافه هم بدین گونه است.خرافه گرایی و خرافه پرستی هم از آن مواردی است که وقتی به ریشه یابی آن می پردازیم می بینیم که ، با این کار ها در صدد هستند تا از اصل و مهمترین مسایل اسلام به فرع و افکار عمومی را متوجه مسایل حاشیه ای نمایند. به عنوان مثال قران در بیان تاریخ و داستان های تاریخی به کلیات و مفاهیم و آن نکته محوری اشاره دارد تا شرح جزئیات ،داستان سرایی نیست ،حتی در داستان حضرت یوسف پیامبر(ع).
حال اگر کسی بیاید و سوال کند که مثلا یوسف چند روز در چاه مانده؟ چه غذایی خورده و . . . این سوالات را مهم جلوه داده اما ،از عفت و پاکی یوسف سخنی به میان نیاورده و تخیلات خود را بپروراند ،دیگر اهمیتی در این داستان نمی یابد و چه بسا افسانه هم شمارآورد .
حتی می بینیم گاهی کار به جایی می رسد که واقعه ای مانند عاشورا در گذر زمان و برخی مسایل دستخوش انحرافاتی و خرافه هایی بزرگ می شود ،تا جایی که کسی خلاف آن را هم تصور نمی کند ،در این میان هست که افرادی مانند شهید مطهری و سایر بزرگان و عزیزان بر علیه این موارد مخصوصا درباره عاشورا و حماسه او به میدان می آیند و بر علیه خرافات به مبارزه می پردازند و ،موراد انحرافی را ریشه یابی و روشن گری می کنند .لذا موضع معظم له هم بر عزاداری سنتی و مستندات صحیح است و حتی می فرمودند مصائب عاشورا را از روی مقاتل بخوانید،مقتل لهوف ،ابی مخنف و یا نفس الهموم ، آن چه نقل شده است در بیان عظمت عاشورا صحیح تر است و غم انگیز تر.
لذا معظم له بیان می دارندکه:
«آنچه که با کتاب و سنت متقن و معتبر ثابت شده، از دین است؛ چه حالا عقول بپسندند یا نپسندند. از این حمایت و دفاع کنید. آنچه که با دلیل معتبر ثابت نشده است و با مبانى و اصول دینى معارضه ندارد، دربارهى آن ساکت بمانید. آنچه که با یکى از اصول دینى معارضه دارد و مدرک معتبرى ندارد، ردش کنید. این مىشود خرافه، و معیار خرافه این است.امروز شما ببینید مدعیان ارتباط با امام زمان و ارتباط با غیب، با شکلهاى مختلف در جامعه دارند کار مىکنند. البته این همه نشانهى این است که گرایش به دین، یک عنصر اصلى در زندگى مردم است. مردم به مسائل دینى علاقه دارند که آدم خرافه ساز مىرود خرافه درست مىکند؛ چون آن کالاى اصلى در اختیارش نیست، کالاى تقلبى را به میدان مىآورد تا اینکه مردم را جذب کند. این نشانهى گرایش مردم به دین است. اما خوب، این خطرناک است. در مقابلهى با خرافات و آن چیزهایى که از دین نیست، شجاع باشید و بگویید. ملاحظهى اینکه حالا ممکن است کسى بدش بیاید یا ممکن است چه بکند، نکنید؛ که غالباً در مواردى انسان متأسفانه مىبیند که این مراعاتها هست.»( بیانات در جمع روحانیون استان سمنان (۱۳۸۵/۰۸/۱۷
و یا :
«خداوند ما را هدایت کرد و فهمیدیم، شناختیم. و احساس کنیم که باید این حقائق را در مقابل چشم مردم جهان قرار داد؛ همانطور که ائمه قرار میدادند؛ نه با تنگنظرى، نه با ستیزهگرى، نه با آمیختن مطالب خرافى و خزفها را با این گوهرها مخلوط کردن، که یکى از مسائل امروز ما این است. ما باید از مفاهیم دینى خرافهزدائى بکنیم. به طور کلى از جمله مفاهیمى که در حوزهى معرفت اهلبیت و معارف اهلبیت وجود دارد، این مسئله است، و این، کار علماست؛ کار برجستگان است؛ کار هر کسى نیست و این وظیفهى علما و متخصصان را سنگین میکند. همانطور که در روایات وارد شده است؛ «محاسن کلام اهلبیت را به دیگران معرفى کنید»، که - «فانّ النّاس لو علموا محاسن کلامنا» - اگر مردم آن زیبائیها و درخشندگیهاى کلمات اهلبیت را ببینند، به خودى خود دلها را متوجه آنها میکنند و مجذوب آنها میشوند؛ این امروز وظیفهى ماست.
یک توطئهى عمیق و خطرناکى - که خیلى هم قدیمى است - براى ایجاد اختلاف بین فرق اسلامى وجود دارد؛ حالا امروز در دنیا مسئلهى شیعه و سنّى را مطرح میکنند، اما این اختلاف مخصوص شیعه و سنّى نیست،
بلکه میخواهند بقیهى فرق اسلامى هم در درون تشیع، در درون تسنن - فرقههاى اصولى، فرقههاى فقهى، فرقههاى کلامى - در مقابل هم قرار بگیرند، گریبان هم را بگیرند، علیه هم فریاد بکشند؛ این چیزى است که دشمن میخواهد و بخصوص انگلیسها در این قضیه متبحرند؛ خیلى مجربند؛ سالهاى متمادى - دهها سال، شاید بشود گفت به یک معنا صدها - در این زمینه کارکرد دارند؛ خوب بلدند، نقاط ضعف را میشناسند؛ روى آنها انگشت میگذارند براى ایجاد اختلاف. الان هم بشدت مشغولند. البته دیگر اینجا مخصوص انگلیسها نیست؛ سرویسهاى اطلاعاتى و امنیتى اسرائیل و امریکا و همه هستند، براى اینکه این اختلاف را عمیق کنند. شایعات درست میکنند؛ با فلان مسئول یک کشور سنّى، طورى حرف میزنند که احساس کند شیعه به عنوان یک خطر دارد او را تهدید میکند. اینجا با جامعهى شیعیان - مسئولان کشور شیعه و بقیهى کشورهائى که در آنها شیعه هستند - طورى حرف میزنند که احساس کنند اهل سنت دارند آنها را تهدید میکنند و هستى و هویت آنها را از بین میبرند. کارشان این است. عین همین قضیه در تواریخ سابقه هم دارد، نمونههاى مشخص و معینى ذکر شده است، ما هم در زمان خودمان داریم مىبینیم. به فلان مسئول سنّى میگویند چه نشستهاى که از ایران آمدند چند تا روستا را در کشور تو شیعه کردند! اینجا هم مىآیند و به بعضى از ما میگویند چه نشستهاید که آمدند چندتا روستا از کشور شما را سنّى کردند! اینها کار دشمن است. باید این را شناخت.» (بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانى اهل بیت (علیهمالسّلام) ()۱۳۸۶/۰۵/۲ (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100139983
:: موضوعات مرتبط:
پرسش مهر (17)96-95 ,
,
:: برچسبها:
رهبرخشونت ,
:: بازدید از این مطلب : 702
|
امتیاز مطلب : 336
|
تعداد امتیازدهندگان : 90
|
مجموع امتیاز : 90
ن : ahmadkia
ت : دو شنبه 6 دی 1395
|
|
| |